آهنگ شمس از صفیر با آهنگسازی سعید دهقان در یازدهم اسفند ماه ۱۳۹۶ تحت تشکل ملی منتشر شد. این آهنگ تقدیم به زنده یاد “علی رسولی” شده است. طراحی جلد این اثر با آرمان بریری بوده است.
پخشکننده صوت- برای نوشتن دیدگاه یا تفسیر خود در مورد هر بخش روی آیکون رو به روی آن بخش کلیک کنید.
متن آهنگ شمس از صفیر
صلح، زنگ تفریح میون دو جنگ، زیر نیمکت چشم بزاری رو خواب موشک
خون گلو رو گاهی، خون مهمون نامحرم بی امون مایی
چشم، بزار قایم شم، چشم، بزار رو بالشتک، پیدام کنی خواهشن
سیرابم کن تا تشنم، از کریم خان بگیر تا نمره هفت
فعلی که نمیشه صرف: رفت رفت رفت
فاعل دق کرد، مفعول راه نمیده بدون قید و شرط
من پشت ویرگول گیر کرد، علی علی علی، نمایش شورعلی رقص پرچم علی
وصلت مصراع با مصراع شعر توی بیت اول علی
(نامفهوم!) روی ماه علی، شرار گونه ها علی، رفیق بوسه ها علی
کبریت به بوته ها علی، دهن به دهن، سینه به سینه، دوشادوش
وقتی خون تو رگا بمیره، اتاق سیاه و پنجره سپیده، قلم مصوره تا هنجره بگیره
بدم دم به دم بشه زمزم تشنه ی رهاییم، زمین زندانه، زندانه تن تو لحضست
فرسنگ ها راه میرم و میشم کج فهم تر، شایدم قطره هم وصله به دریای وعدت
بدم دم به دم بشه زمزم تشنه ی رهاییم، زمین زندانه، زندانه تن تو لحضه است
مسافر نیست به نیست نه، مسافر چیست به چیست نه، مسافر هست به هستم
مهم تاثیر رو موقعیت هاست، خطا جایز نیست ترس میگذره با شتاب
چشم به هم بزار میرسه وقت وداع، مرثیه، هزینه، چی، چه، چرا، چون
تیتر قرمز و لکه های بی انتها بود
بزن، ببر، بشو، بکن، فعل میشه مرحم و ای کاش و اگر
هزینه است به تجربه، دسته ی کلاغای عزادار هندسی
مشغول به مردگی، بدو بدو به هفت نقطه چین چینه دامن آسمون
منم جان شمس، زهر و پادزهر منم
فقط جای رفیقامون که نیستن خالیه هم منم، منم، منم، منم
نکن ای صبح طلوع منم، منطق بی زبون، حرکت بی امون، دست خط آبرو
دوم آذر منم، چهار شونه ی لاغر، اول شخص مفرد
قصه ی اشک و لذت منم، منم، منم، من
دیوار، دیوار، دیوار، دیوار، مکعب شکسته تر از ایناست
نشون بده چند مرده حلاج داری پشت دست ، ساحل و نمک گیر کردی به خوشه وصل
پر پکش پر، کلاغ پر تویی، سفید پوشیده گرم، زمین سلامت
میگه مردگان این سال، عاشق ترین زنده ها بودن، بودن؟ هستن رفیق بگرد، هست، ببین
آژیر قرمز و آبی آژیر امضای چنگ به خاک نه مثل قصه ی برف و رد پا بزنیم دست و پا
بکنیم گرد و خاک برگ و باد برقصن هرچند دارن کم و کاست
بیا جهانو فتح کن دیگه راحته، چاقو که نیست کاغذه، چاقو که نیست خیس بشه تیز نیست
لنزو بکش بالا روی بینیت، نه حرفی هست نه استعاره با تیراژ هزارتا استخاره
سادست به قول خودت رسولی، هنوز گیجم گیجه درد کبودی جراحت فلز یا پوست پاره ماشین
نور به ستاره پاشید نقش اول بازی، آشناست آب به دست و دستا به وضو،
شکسته نویسی از افعال تو بود، تو بود، به امضای بی رنگه دستای شعور
زاویه ما خاطره اضلای تو بود، تو بود، بود، بود، هست
سراسر، سراسر، سر، سرا، سرا سیمه، آ سیمه سر، سینه، سر نیست
ولی شکاف به سقف زدی با هندسه زمین، بهشت علی، جان علی، شمس علی
دیدگاهی بنویسید
برای مشاهده دیدگاه های کاربران یا نوشتن دیدگاه کُلی راجع به این نوشته روی آیکون رو به رو کلیک کنید.