تک آهنگ نیست از فرشاد در دهم اسفندماه ۱۳۹۳ منتشر شد. خودِ فرشاد آهنگساز و سعید دهقان تنظیم کنندهی این اثر است. طرح جلد بسیار خلاقانه این آهنگ، کاری از سِواد میباشد.
- برای نوشتن دیدگاه یا تفسیر خود در مورد هر بخش روی آیکون رو به روی آن بخش کلیک کنید.
متن آهنگ نیست از فرشاد
فردا هم مثل امروز از بین میرهمن اون بچَم که فرمونِ دوچرخش رو خیلی وقته ول کرده دست ول میره
گاهی داد میزنه و سرکش میشه، خودمو کوبیدم ولی از نو نساختم، همه رو بردم و از خودم باختم
چه قمارِ سختی بود، چه دنیای کجی بود، اینکه چرا تنهایی چه سواله بدی بود
گندش بزنن که واسه ی شادی باید خودت یه طرف باشی فهمت یه طرف
تاب نمیارم اصلاً نمیره به کتم اینکه بیان و بزنن رو من اِتیکتِ نفهم
من یه خفاشم اهلِ تک پری، دور از عکس و رقص و طرح و نقشِ دست جمعی
من تو روشنیِ مصنوعیِ روز شما گم میشم همونطوری که شما تو تاریکیِ من
من گم شدم یه طوری تو خودم رفتم که ندارم سرنخ از مسیرِ برگشت
رابطه ی صمیمیمن و دلهره، صدایِ منو میآره از تو هدفونت
طوفان شکسته بیدِ مجنون، بازیگرِ جادوگرِ حیله گر کو
باید خیره بشم به کدوم روزنه، وقتی کورسوی هر نوری میشه محکوم
امید و آرزو و رویارو، همه دلخوشی های کل دنیارو، همه دیوونه هارو همه خُل هارو، من همشونُ با همدیگه اینجا میخوام
حس لذت بخشِ آزادیُ، بوی گل پرِ روی باقالیُ، پر کردنِ هرچی جاخالیُ، من، همشونو اینجا میخوام
دیدم جیره خورای ارشادِ درنده، الهام سیاهِ چادرِ چرخنده، چشایِ لعنتیِ من باز بودن همیشه، حالا هر چی که ندیدمُ اینجا میخوام
داد زدنِ عقیده بی ترس و واهمه بی جنگ و حادثه بی هر مقایسه حقیقتُ شنیدن تو هر مصاحبه، من همشونُ اینجا میخوام
از ما که گذشت، فردایِ روشن، شاید بیاد واسه فردهای روشن، اونا اینطوری ازم یاد میکنن، میگن هر چی که اینجا نبود اینجا میخواست
طوفان شکسته بیدِ مجنون، بازیگرِ جادوگرِ حیله گر کو
باید خیره بشم به کدوم روزنه، وقتی کورسوی هر نوری میشه محکوم
چقد دلها مردن تو دلِ این کلبه ی افسرده، من از آمارایی که تو میدی سر در نمیآرم تنها چیزی که میبینم اینه، یه گربه ی پژمرده
تلخ زیاد، قند میخواد، بخاری نداریم چرا برف میاد؟ رنج میاد، حرف میزاد، خودتُ به کوری زدی اشک میاد
راه طولانیِ منم پا برهنم ولی مغرورم نمیگم کفش میخوام، زخم زیاد، داره خون میچکه، نمیگم خونِ منو بند بیار
بذا پشت من ردم بمونه، بذار پشت سریم، از من بدونه، وقتی روشنیِ روزا اِنقد مبرهنِ، بذا واست یکمیام از شب بخونه
با مدادِ شکسته ی من بِکشه، دلیلشو صاحبای آبرنگ بدونه، بذا کل وجودِ منِ لعنتی رو، خلاصه شده تو همین آهنگ بدونه
شیشه شکسته از سنگ بخونه، از آقای هفت رنگ بخونه، بذا پشت من ردم بمونه، بذا پشت سریم از من بدونه
طوفان شکسته بیدِ مجنون، بازیگرِ جادوگرِ حیله گر کو
باید خیره بشم به کدوم روزنه، وقتی کورسوی هر نوری میشه محکوم
دیدگاهی بنویسید
برای مشاهده دیدگاه های کاربران یا نوشتن دیدگاه کُلی راجع به این نوشته روی آیکون رو به رو کلیک کنید.