تک آهنگ ایران ایران از فدایی در اسفند سال ۱۳۸۸ با آهنگسازی مهدیار آقاجانی منتشر شد. این ترک در راستای تظاهرات هواداران جنبش سبز در دی ماه ۱۳۸۸ انتشار یافته است. این اثر از سرودی به همین نام سمپل شده و اولین آهنگ رسمی فدائیست.
- برای نوشتن دیدگاه یا تفسیر خود در مورد هر بخش روی آیکون رو به روی آن بخش کلیک کنید.
متن آهنگ ایران ایران از فدایی
ایران، ایران، ایران، رگبار مسلسلها، ایران، ایران، ایران، رگبار مسلسلها، ایران، ایران، ایران، مشت شده بر ایوان، مشت شده بر ایوان، ایران، ایران، ایران، رگبار مسلسلها، مشت شده بر ایوان
بذا دادا…داغمو تف کنم نوبت منه، جای داغ باتوم رو صورت همه
حالا تو زره بپوش تا فرو نره قمه، حدودا یه نمه، بوی پول و پله
با اثرات جانبی دود و دمت، خونه تله شده دیگه، اینه حکومت انت؟
بذار راست ترازو پول و دین و، چپم آدم و حوا و داروین و
طنزای بیکلام چارلی چاپلین و، ریش بلندتر از دیوار چین و روزنامه ی پانتومیم و
جنگ و مین و بازم بوی نفت و مرگ و میر، رنگ سبز و مرد و تیر
نوه های شهدای انقلاب پیش، سر به دار ریش ملا انتهای تیر
نه، نمیشوره غسل دیگه خون تیشرت رو، باتوم خم و استخون کج و بیشکل رو
گوله میاد و میره، خونه خیابونه، خیابونم خونه، اگه کم خونی داری دوات آب جوبه
تو سفره ی مسجدم نبات داغ و دوده، شرایط قرمزه و چراغها سبزه
حتی ساواکم نمیذاشت از این حصارا هرگز، تهران جمع کربلا و نوار غزه
حسین تشنه به آب و اینا تشنه به خونن، محمود عشق رفاه و ملت دشنه به جونن
اونقدر فاسدی صدقه رو رشوه میدونن، ویزا صلواتی میدن بری مستقیم اوین
با همکلاسیت بشین زمین خودزنی ببین، ببین خوش ندارم بهم بگین
فحش ندیم به این حرومزاده های پست زیغ، یه مشت گاو هسته ای
باس حساب پس بدین، که چرا با خون رام و رم میکنی با سبز؟
چقدر هاشمی و خامنه ای دارند با هم مایه میسازن؟
ایران، ایران، ایران، ایران، ایران، ایران، بنگر که همه فریاد، بنگر که همه طوفان، خون و مرگ و عصیان
چرا بذاریم ما صداسیما پرده بزنه روی وقایع ایران؟ که پرده میزنه توی کهریزک، ننه سگ
حق دارم من بازم وحشی شم، از قلدر لبنانی وحشی تر
آقا صبح دنبال سحری و شب شیشه اس، یه مشت موش موزی با یوزی تو شهر میرن
رفقا همه دست به قلاف شمشیرن، درگیرم نمیشن تا حتی توهینم نشه
چون که امید اوله، ولی وقتی جواب تو گاز خردله، ال سی دی ۴۶ اینچ بانک سپه دغدغمه
وطنمه، اون صبح رو میبینم که فقر و طمع کمه، می زده واسه شلاق دمر نشه
مشتی مشغول عشق و حال یه دم همه، فقط یه دم کمه
جلاد سر کلاس نمیره و دانشجو خونه، سرباز ناموس و نمیزنه، با دل و جونه
تو هر کتاب و کلاسی نمیبینی امام رو، هیچ تری نیست سپاه و
سکوت جیغ ندا و، نمیزنن زنجیر به مداد و، نیست تلاش پدر، فقط دیروزی دیگر
جناب موسوی دنبال لیموزینی سبز، من از پیروزی میام و با پیروزی میرم
باید دوباره جشن بگیریم، پیروزی رو میگم؛ خیابونا رنگی، کوچه صادق هدایت، بزرگراه عدالت
شهرک های فرهاد و فروغ و حتی سه راه رپ؛ همه شهر صدا دست پس با دستهای کثیف
میکنن تمیز هر چی که زننده اس، صلح خوبه تو شهر، ولی نه جنگل
مگه میشه تهرونی باشم و نجنگم، هرنفر ارتش یه نفره اس، چشت درآد، حالا برو تو بیت و تل بکش شبا
دیدگاهی بنویسید
برای مشاهده دیدگاه های کاربران یا نوشتن دیدگاه کُلی راجع به این نوشته روی آیکون رو به رو کلیک کنید.