تک آهنگ گذر از صفیر با آهنگسازی و تهیهکنندگی سعید دهقان در سوم فروردین ماه ۱۳۹۹ تحت تشکل ملّی منتشر شد. طراح جلد این اثر مهدی مومنی است.
برای نوشتن دیدگاه یا تفسیر خود در مورد هر بخش روی آیکون رو به روی آن بخش کلیک کنید.
متن آهنگ گذر از صفیر
صفیر… ملّی…
گفت به قلب مغز، نقطه ضعف، گوش چشم، جوش میزنه خون دل
کی عیب عیان میشه، چینش ریزش کنه بیاد وقت بیان بینش
آدمیزاد اینه به وزن مفعول، مقرون به صرفه، ملعون در عین حال مظلوم
بازم بگو بره گل بچینه، ولی مگه با یه شاخه بهار میشه؟
دل نسوزون والا طپشات سر میبره، گفت به مغز قلب
اینطور نیست، پیروزی پیروز پیرو پیر پی، ببر تا ثریا صاف میره اگه خوب باشه پی
مثل دنیای تو، کج فهم، مغلو، دنباله رو، پیر، فهیم، جهان وسیع و ماها ریزترین
منطقی ام اما به شرط، نمیگم آفریقا سیاه، آسیا زرد، راستی یا چپ؟
تو هم بیماری عقل، واگیردارم، بذارین تو خودم باشم نه محتاج به نوشدارو
پاروپول نه پول پارو، پر کرده خوناب جوی، مقصر کیه؟ زبون
لعنت به دهنی که بی موقع از اون، حرف در بیاد
چه فرقی داره فلسفه یا چرندیات، روح از تن میخواد پر بکشه، زیاد
بی دین و دل و حُسن و هنر و دولت و دانش، گذر از گذار گذرا ناممکن سایه
نه زد و خورد زرگری، نه رنگرزی، نه گذر سرسری از گربه رقصونی گذرات، نه هم عددی
ایستادن مساوی با پنچری، اما تو جریانی، خروشی حرکتی سخت نگیر
استعمار شاخ نداره دم نداره که ببُری بدوزی تن کنی قواره، زن و مرد نداره
بت اندیشه ت ترازوی عدل نداره، فقط بلد جلوی جمع زبون دراره
بدون قلب و مغزه، زبونتو گاز بگیر، زبونم لال تو که دریایی و ما قطره
(قطره قطره قطره جمع) مستقل تویی، ما نبردیم خویی (نگرفتیم)، دور از نوریم، بی کورسوییم
نفاق دروغ ریا، ببین راه انداختن کیا چیا، کیا با کیا و بیا
نسخه ی چندم از چندمین نسخه از متنی، تکرار دیگران زیر پوست شهری
صاحب جبروت ملکوت برهوت توی هپروت امنی
قلمت جلو جمع کوچیک میشه تا بهتر بنویسی یک خط
سفیدبرگ نه خوب نه بد، هر ازچندگاهی نظر، ممتنع، ممتنع، ممتنع
بی دین و دل و حُسن و هنر و دولت و دانش، گذر از گذار گذرا ناممکن سایه
دیدگاهی بنویسید
برای مشاهده دیدگاه های کاربران یا نوشتن دیدگاه کُلی راجع به این نوشته روی آیکون رو به رو کلیک کنید.