تک آهنگ تو از تشکل پلاک که حاصل همکاری دیگرد و یارا است در تاریخ پانزدهم دی ماه ۱۳۹۶ منتشر شد. رزم آهنگساز و سواد طراح جلد این آهنگ بوده است.
برای نوشتن دیدگاه یا تفسیر خود در مورد هر بخش روی آیکون رو به روی آن بخش کلیک کنید.
متن آهنگ کوتاهی از داریوش
بخش یک – دیگرد
مطلق، منفی، زیر صفر، خاک هم زیر بارون میشه گِل، من تو چنته ام هیچی ندارم
بتازون تا جایی که راه میده بهت، قرص، تحمید، مسیح، نجات، رنگ، پوست، حریم، نژاد
هی دعا بخون هی دعا بخون، حاجتات بند غریزه هات
آقای پلیس ما که زدیم کنار، تخمم قبضت و جریمه هات
رفتن فقط یه فرض محاله، ما پشته قلبامون زدیم پلاک
زنده است تا وقتی اندیشه باشه، زنده است یه روز یه دریچه واشه
زنده است تا وقتی ظالمی زنده است، تف به ذات شومه پلیدِ خاک
نرسه به گوش چَرکت به هیچم، چهار راه ناکجا کجا بپیچم
انگار تو رحمم هنوزم گیجم، تو اوج آرامشه گیر سه پیچ
شاعر کوه، شاعر شهر، شاعر تاریخ یا شاعر رنج
هر چی دنیا بهت میگه بنویس، بکارشون یه جا تا بشه سبز
این شهر پر از موش و جوب های پر، بغض خوبه واسه گلوی پر
سبز بَده واسه درد بیکاری، اگه جنون تو رو هل نده از روی پل
زُل بزن به آفتاب عمود صبح، صلح سفیده بشنو از زبونه گرگ
رفیق راستیم یا مار تو آستین، صادقی که هدایت نشد تو بازی
چرخیدی چرخیدم باهات تو گودش، اشک ریخی اشک ریختم باهات تو اوجش
نطفه شد نوزاد و فروغ و رشدش سایه ش بلندتر، یه پلاک تو مشتش
گشتم دنبال روتین، گشتم تُفاله قوطیم، ناجیمون تو گور خوابه، خاکیم و تشنه ی خاک موندیم، هیشکی بجز دو تا دستات، هیچی بجز دو تا لب هات، هیشکی بجز اشکای چشم، زالو رو نَکَند از رو زخمات
گشتم دنبال روتین، گشتم تُفاله قوطیم، ناجیمون تو گور خوابه، خاکیم و تشنه ی خاک موندیم، هیشکی بجز دو تا دستات، هیچی بجز دو تا لب هات، هیشکی بجز اشکای چشم، زالو رو نَکَند از رو دردات
بخش دو – یارا
گشتم دنبال روتین، گشتم تفاله قوطیم، پر مثل پورشه، این بشکه ی عقدم
لاغر شدم ولی استاد لوتی گری، یعنی شَم سرم زمین، که از سرم پَرید مسئله
دلیل، نیار برام پرهام باز مثل خوابه، زمینه نچرخه دنیام پلاکه
فرق نمیکنه حالا چقد به کامه، درک نمیکنه کسی بچسب به کارت
کار مثل عشقه، کارد میشه دشنه، لاتیش رو پر کن تو ادب، که خِشتِ خام بودم
سرد شدم، مشتم باز نشد، تا وقتی ترک میخوردم
سوختم، ساختم، دوختن، سوزن، نخ میشه، همه ی این چشم ها رو من
مرد به سرت زده، مرگ یه درِ بعدش، نور میشه منم مثل غذای درخت ها، دور میشم از همه آدم و حوا
خاکستری شهر ارواح، غول میشم روی تنت مربام، توی کمد یا زیر تختت، روی برج ها یا پیله ی دردت
قصم مث گیله مرده، کومه ی سرد من حومه ی شهره
مسافر کوچولو با کولش میگرده، هدف نداره مسیر مونده، تنش به شکل یه وسیله…
اسیر سبزه و دودی و تلخ، حرکت سرش نکرد تاییدت، عقل از کلش پریده
هد میزنه فقط همین، هی، هد میزنه فقط همین، هی، هد میزنه فقط همین، هد میزنه فقط همین
گشتم دنبال روتین، گشتم تُفاله قوطیم، ناجیمون تو گور خوابه، خاکیم و تشنه ی خاک موندیم، هیشکی بجز دو تا دستات، هیچی بجز دو تا لب هات، هیشکی بجز اشکای چشم، زالو رو نَکَند از رو زخمات
گشتم دنبال روتین، گشتم تُفاله قوطیم، ناجیمون تو گور خوابه، خاکیم و تشنه ی خاک موندیم، هیشکی بجز دو تا دستات، هیچی بجز دو تا لب هات، هیشکی بجز اشکای چشم، زالو رو نَکَند از رو دردات
دیدگاهی بنویسید
برای مشاهده دیدگاه های کاربران یا نوشتن دیدگاه کُلی راجع به این نوشته روی آیکون رو به رو کلیک کنید.